شرکت مادر تخصصی خدمات کشاورزی
شرکت مادر تخصصی خدمات کشاورزی

شرکت مادرتخصصی خدمات کشاورزی

تاریخ شفاهی خاویار

تاریخ شفاهی


دکترخدا کرم جلالی


مشاور وزیر جهاد کشاورزی
متولد1335 از فیروزآباد فارس ، معاون وزیر و مدیر عامل شیلات ایران در سالهای 80-77 ، مشاور وزیر جهاد کشاورزی از آذرماه 98 تا کنون
من از سال 77 تا 80 بمدت سه سال بعنوان مدیر عامل شیلات ایران و معاون جهاد سازندگی مشغول بودم . مدیریت شیلات با پیشنهاد سران سه قوه و موافقت حضرت امام (ره) به وزارت جهاد سازندگی واگذار شد و این موضوع یکی از موضوعاتی بودکه در وزارت جهاد سازندگی توجه ویژه ای شده بود . در برنامه ریزیها برای رسیدن به هدفی که حضرت امام منظور فرموده بودند در حکم ایشان که شرط افزایش تولید یکی از الزامات بود البته در ابعاد مختلف که مورد توجه بود ، این خواسته حضرت امام بحمدا... تحقق پیدا کرد .در همان سالهای فعالیت بحث پرورش آبزیان تازه شکل گرفته بودالبته قبل از انقلاب هم بود اما خیلی در حاشیه و محدود ، این کار توسعه پیدا کرد بطور مثال سالی که من مسئولیت شیلات را عهده دارشدم تولید میگوی پرورشی 800 تن بود ولی بعد از سه سال به حدود 8000 تن رسید سال سوم حدود ده برابر شد در زمینه ماهیان سردابی چهار پنج برابر شد. در کل استانهای کشور اداره شیلات ایجاد شد. 
در مورد ماهیان خاویاری دریای خزر تقریباً 93 درصد ذخایر تاس ماهیان در جهان در دریای خزر بوده است. در سال های خیلی دور قبل از انقلاب در قسمتهای مربوط به استحصال خاویار بیشترین سهم را شوروی سابق داشت. در ایران قسمت پر عمق دریای خزر در آبهای سرزمین ما قرار دارد و تمرکز گونه هایی از تاس ماهیان در این حوزه مثل فیل ماهی بیشتر در حوزه جنوبی دریای خزر بود که توسط ایرانیها صید می¬شد و بازار بسیار خوبی داشت . قبل از انقلاب حداکثر استحصال حدود 100 تن بود. اوایل انقلاب حدود 200 تن بود. بعد از فروپاشی شوروی کشورها نظامشان را از استحصال خاویار به هم زدند و بحث قاچاق شدت گرفت و ذخائر ماهیان خاویاری به دلائل مختلف کاهش پیدا کرد . بهره برداری بی رویه و خارج از توان اکولوژیک دریای خزر باعث کاهش شدید ماهیان خاویاری شد..کنوانسیون سایتس در سال 1997 در رابطه با مسائل زیست محیطی و حمایت از گونه های جانوری و گیاهی در حال انقراض شکل گرفت. 
 تاس ماهیان و ماهیان خاویاری جزء گونه های در حال انقراض شناسایی شدند و  تجارت و صید خاویار محدود شد . ارزیابی های اجمالی هم داشتند .کشور های تازه استقلال یافته خیلی خوب رعایت نمی¬کردند . میزان صادرات مشخص شده در بازار های بین المللی خود روسیه و کشور های حاشیه دریای خزر رقمهای بسیار بیشتری از رقم ساتیس بود .
- علت افزایش صادرات چه بوده ؟ به علت قاچاق بوده؟
قاچاق سود آوری داشت و  همچنین از سمت دولتها کنترل کافی نداشتند.
قبلا ما و شوروی بودیم چون بیشتر آبها در اختیار آنها بود نظام داشتند و میزان صید را کنترل می-کردند.بعد از فروپاشی کشور شوروی چند برابر میزان معین برداشت شده بود به گونه ایکه تقریباً بیومس گونه ها بشدت کاهش پیدا کرد. حتی زمانی را که من در آنجا برای ارزیابی ذخایر بودم ،  یک کشتی را با همکاری و مشارکت سایتس و کشورهای حوزه دریای خزر جهت بررسی اقدام به کار کردند تا میزان ماهیان خاویاری را در سواحل کشور های مختلف اندازه گیری کنند. البته این ماهیان مهاجرت درون دریایی هم دارند ولی برخی از گونه ها مهاجرت محدود و برخی هم زیاد دارند . حدود دو سه ماه ارزیابی انجام گرفت در حوزه جنوبی دریای خزر در آبهای ایران وضعیت گونه هایی که ما در زمینه بازسازی ذخائر بچه ماهی خاویاری تولید و رها سازی می کردیم خوب بود. ما در سال حدود 20-25 میلیون بچه ماهی قره برون را در دریای خزر رها سازی می کردیم .
با نظرسایتس ؟
بله به اطلاع آنها می رساندیم ولی این کار جزو برنامه ها بود . چون اینگونه قره برون بعنوان تاس ماهی ایرانی شناخته می¬شد . بیشتر در سواحل جنوبی بود و تقریباً تور اندازی هایی که می شد بیشترین گونه قره برون بود . هنگام رهاسازی بچه ماهیها نمایندگان کشور های دیگر هم  حضور داشتند . بالاخره در  ایران به دلیل بحث رها سازی بچه ماهی و بازسازی ذخائر متوجه شدند که  وضعیت بهتر است . تصمیم گرفته شد که فقط در سال اول پنجاه درصد صادرات را به ایران بدهند و پنجاه درصد هم سایر کشور های حوزه دریای خزر که آنها اعتراضاتی هم داشتند . اما در هر حال پذیرفتند که ذخایر بشدت کاهش پیدا کرده وباید رعایت کنیم ولی همچنان قاچاق ادامه داشت . صید ماهیان کیلکا هم یکی از دلایل اصلی کاهش ذخایر ماهیان خاویاری بود . هم خود ماهی کم شده بود و هم  اینکه ماهی کیلکا را که غذای اصلی ماهیان خاویاری بود کشور های مختلف برداشت می¬کردند. البته صید ما هم از برداشت ماهیان کیلکا  به100000 تن در سال رسید . برداشت البته به توصیه محققین بود ، اما به دلیل کمبود ماهی کیلکا بهره برداری را  کاهش دادیم و شناور های فعال در این مورد را از مدار خارج کردیم و مجوزصید در خلیج فارس و دریای عمان دادیم ، یا اینکه امتیازات خریداری شد و از دریا خارج شد . 
در ایران یک روش صید ماهی دام گستر یا گوش گیر بود که برای صید ماهی سفید دریای خزر استفاده می¬کردند ولی ماهیان خاویاری هم به تور اینها می¬افتادند . مخصوصاً ماهیان جوان و نابالغ که توسط گوش گیرها گرفتار می¬شدند. یکی از دلایل آسیب رسیدن به جمعیت ماهیان خاویاری هم نوع صید بود که ما  این روش صید را ممنوع کردیم که خیلی هم عوارض داشت و هم مسؤلین منطقه  ، نمایندگان مجلس ، مردم و صیادان اعتراض داشتند . تجمعاتی در مقابل مجلس و ریاست جمهوری داشتند که این صید را دوباره مجوز بدهند.
شیلات ایران و وزیر کشاورزی وقت که آن زمان جناب آقای مهندس سعیدی کیا بودند بشدت مقاومت کردند . چون یک کار غیر علمی و زیان آور در مورد ماهیان خاویاری بود  و مجلس و دولت هم وقتی استدلالها را شنیدند قبول کردند که این روش صید روش درستی نیست و باید جایگزین شود . روشهای دیگری مثل صید پره که در حل حاضر انجام می شود و صید ساحلی است . درآمد صیادان کم شد ولی بهر حال سالهای اول خیلی خوب بود چون ما برای ماهیان سفید و کپور دریایی سالی بیش از 200 میلیون قطعه بچه ماهی رها سازی داشتیم و این باعث می¬شد که صید آن سال ها بسیار خوب بود و صیادان هم راضی بودند.صید دام گستر آسیب زیادی می¬رساند البته برخی عوامل آسیب رسان دیگر هم به نسل ماهیان خاویاری ، آلودگی رودخانه هایی بود که به دریای خزر می¬ریختند. ماهیان خاویاری برای تخم ریزی به مصب رودخانه ها نزدیک می¬شدند (البته شوری دریای خزر خیلی بالا نیست حدود نصف شوری دریاهای آزاد و جنوب است )  و در این محیط پرورش پیدا می¬کردند .ماهیها به دهانه رودخانه ها نزدیک می¬شدندکه این آلودگی هایی که از اطراف رودخانه ها وارد دریا می¬شد محدودیت ایجاد کرد . 
شرکت شیلات را از محل درآمد استحصال خاویار اداره می¬کردیم یعنی 8000 نفر در سراسر کشور نیرو داشتیم که کلیه هزینه های جاری ، پرسنلی و غیر پرسنلی از محل در آمد خاویار تأمین می¬شد. البته در اواخر سال 78 تصمیم خوبی گرفته شد. در سفری به اجلاس شیلاتی فائو شرکت کرده بودم. به توصیه مدیر عامل شرکت بازرگانی شیلات از کشورهای طرف معامله و خریدار خاویار ما مثل فرانسه ،اسپانیا که بیشترین خرید راداشتند بازدید داشتیم. قیمت هایی که روی قوطی خاویار زده بودند تقریباً 10-8 برابر آن چیزی بود که از ما می¬خریدند و محاسبه کردیم چقدر مالیات می دهند  وهزینه دارد و ما متوجه شدیم که ارزان می¬فروشیم.
در هیئت مدیره شیلات بررسی شد و گفتیم از طریق مزایده بفروشیم گفتند شاید تبانی بشود و مشکلاتی پیش بیاید و از ما نخرند به هر حال ما هم رگ حیات 8000 نفری شیلات به درآمد خاویار گره خورده بود. با آقای مهندس سعیدی کیا در میان گذاشتیم گفتیم که این کار ریسک هم داره  ممکن است مشکل پیش بیاید ولی اگر شما مساعدت کنید ما این کار را انجام میدهیم . ما اعلام مزایده بین المللی کردیم و الحمدلله درسال اول 60-50 درصد قیمت خاویار بالا رفت . در سال دوم بیش از دوبرابر شد ودرآمد خوبی کسب شد. البته بدلیل این که نظارت ها و کنترل سایتس را داشتیم و اینکه کشور های دیگر اجازه نداشتند صادرات داشته باشند یک فرصت و ظرفیت خوبی برای ما  فراهم شده بود. قاچاق در بازار بسیار فراوان بود، در زمان محدودیت صید قاچاقچیان در سواحل دیگر کشورها صید می کردند و می¬فروختند.
 

- در ایران هم همینطور قاچاق داشتیم؟
در ایران برای صادرات نه قاچاق نداشتیم برای برخی مصارف داخلی داشتیم و میزان قاچاق به منظور صادرات هم خیلی کم بود چون ما یگان حفاظت داشتیم البته قاچاق بود ولی خیلی کم بود. یک برنامه را هیئت مدیره شیلات تصویب کرد که بسیار مؤثر بود. ما تقریبا در استانهای شمالی حدود بیش از دو سه هزار صیاد دولتی داشتیم .روش کار اینگونه بود که صیادان حقوق ثابت و پایه داشتند و به ازای هر کیلو خاویار که تحویل می داند کیلویی مثلا هفت هزار تومان دریافت می کردند . صید ماهیان یک کار بسیار سخت و پر مشقت  است و واقعاً آدم های خاص میخواست و بیشتر افرادی که در این کار مشغول بودند آذری بودند و سالها سابقه داشتند . کارآنها شبانه بود ودر سرما و گرما و طوفان مشکلات خاص خودشان را داشتند. گزارش رسید که قاچاقچیان از طریق ارتباطاتی که با صیادان برقرارمی کنند ماهی صید شده را به کیلویی 90000 تومان در سالهای 77-78 می¬فروختند.  
 در هیئت مدیره تصویب کردیم که به همان قیمتی که قاچاقچیان ماهی می خرند ما از صیادان بخریم هم درآمد زایی داشتیم و هم جلوی قاچاقچیان گرفته می شد.شبکه قاچاقچیان نامرئی بود اما شبکه صیادان دو هزار نفری بودند. قاچاق نزدیک به صفر شد و صیادان هم با ما همکاری داشتند . یک مقدار سهمیه برای فروش داخلی خاویار از طریق  فروشگاه های شیلات و فروش در فرودگاه ها وجود داشت . اختیار فروش خاویار بر اساس قانون به شیلات تعلق داشت .این یکی از کارهایی بود که انجام شد و در زمینه کنترل قاچاق بسیار مؤثر بود تا این سیاست ادامه پیدا کرد و قاچاق هم نزدیک به صفر شد . 
بعد همین سیاست مشکل شد که ادامه پیدا کند. مثلا قیمت به رقمهای گران رسید هرکیلو 7-8 میلیون تومان ، در حال حاضر اجازه صادرات خاویار نداریم . یک قوطی کوچک در سفر خارجی امکان دارد چون گونه حمایت شده  ودر حال انقراض است کنترل بین المللی دارد ودر سطح بین المللی کار غیر قانونی و خلاف محیط زیست هست 
از نظر میزان خاویار بین 110-100 تن صادرات خاویار در زمان فعالیت بنده داشتیم .در حال حاضر تقریبا استحصال خاویار از دریای خزر به کمتر از یک تن رسیده، 500-450 کیلو آن هم بیشتر برای تکثیر  و پرورش ماهیان خاویاری است . 
شیلات ایران هم بین یک تا دو میلیون  طی این سالها رها سازی بچه ماهی داشته است.از طرف دیگر بحث پرورش ماهیان خاویاری در کشور بشدت رشد پیدا کرده است. بر اساس آخرین آمار ها میزان خاویار استحصال شده پرورشی حدود 10 تن در کشور تولید می¬شود که صادرات از محل همین خاویار پرورشی است که حدود 3-2 تن در سال صادرات داریم که باید ثابت شده و تأیید شده باشد. این کار بشدت در کشور در حال توسعه است ، هم از لحاظ اقتصادی و منابع آبی در ایران در حال رشد است .
- نقش مرکز تحقیقات و شیلات و سایر ادارات از نظر حمایت این گونه چه بوده؟و در ازای تشویق صید صیادان جهت حفاظت از گونه خاویاری دریای خزر چه اقداماتی انجام می شد  ؟
بخش مرکز تحقیقات شیلات یک مؤسسه فعال و کار آمدی بود. برخی از ساختار هایی که ما در کشور بوجود آوردیم این است که تحقیقات را از اجرا جداکردیم شیلات یکی از جاهایی بود که تحقیقات و اجرا در کنار هم بودند.  همیشه در مسائل مربوط به مسائل شیلات و خاویار در تمام تصمیم گیری ها مرکز تحقیقات حضور داشت ولی اینها را جدا کردند و زیر نظر معاونت تحقیقات بردند ویک مقداری از هم جدا شدند .به نظر می¬رسد یک اشکال واردی بود  و به خوبی این را لمس کردیم که اگر تحقیقات جدا بشود سوژه های تحقیقاتی مواردی می¬شود که به درد اجرا نمی خورد و گره های مسائل اجرایی را باز نمی¬کند. ما یافته های تحقیقاتی در زمینه های مختلف گیاهی ، باغی ، دامی داشتیم و فعالیتها و محققین بسیار خوبی داریم اما تحقیقات عزیزان با دو مانع بزرگ مواجه است. یکی اینکه تحقیقات بر اساس مشکلات کشور در زمینه اجرایی نیست البته نه درهمه موارد ولی بخش قابل توجهی است . دوم اینکه این یافته های تحقیقاتی دوباره باید با یک فرآیند بسیار پیچیده از طریق ترویج اعمال شود که آیا بشود ،نشود آیا دوباره به اجرا برمی¬گردد یا نه . تا آن زمانی که تحقیقات شیلات در کنار هم بودند هم در زمینه صید و صیادی و هم آبزی پروری پیشرفت فراوانی داشتیم. 
مشکل اساسی اکوسیستم دریای خزر در زمینه صید وصیادی این است که مدیریت ندارد . ساتیس اقدام خوبی را انجام داد و صید و صادرات را ممنوع اعلام کرد ولی به نظر من این کافی  و موفق نبود. هم اکنون میزان صادرات صفر است و معلوم نیست این ذخایر بازسازی بشود و باز هم بدلیل قاچاق و اینکه وقتی بین کشور ها یک عرصه مشترک باشد سعی می¬کنند از این عرصه بهره برداری بیشتری -کنند. بنابراین مدیریت یکپارچه علمی  و جامع و کار آمد برای حفظ و بازسازی ذخایر و  بهره وری از این ظرفیت بسیار بزرگی که در سواحل شمال  ما وجود دارد و دریای خزر که باید بر اساس مدیریت واحد کنترل و بهره برداری بشود و پرورش هم به صورت آزاد در خشکی و هم در قفس یکی از پتانسیل های ارزشمند برای پرورش ماهیان خاویاری انجام بشود. این مدیریت وجود ندارد تا زمانیکه این مدیریت شکل بگیرد بقیه کارهای جانبی و انتزاعی مثمر ثمر نیست گرچه اثرات محدود دارد مثل آزاد سازی بچه ماهی خاویاری و یا محدودیت صید کیلکا اما معلوم نیست در 80 درصد دریای خزر چه مشکلاتی وجود دارد و چطور بهره برداری می¬شود. 
  یکی از برنامه هایی که داشتیم یگان حفاظت برای مبارزه با قاچاق و صید بی رویه بود ، من خودم با یکی از صیادان ملاقات کردم سوال کردم چرا اینکار را می کنید ؟گفت کار ندارم  درآمد ندارم .از ناچاری هست .می دانم کار نادرستیه ولی انجام میدهم . گفت بیشتر ما برای صید صیادان به آبهای ترکمنستان می رویم چون آنجا یگان حفاظت ندارد و در ایران حفاظت انجام می شود. 
بنابراین فقر و بیکاری از مهمترین علل تخریب منابع طبیعی است . بحث توانمند سازی و اشتغال مردم بحث بسیار مهمی است که باید این مشکل بر طرف شود. باید یک سلسله کارهای زنجیره ای و مرتبط با هم را برای حفاظت ذخائر انجام دهیم . نه تنها در کشور ما بلکه در کشور های حوزه دریای خزر هم باید باشد . باید مدیریت جامع و کارآمد در دریای خزر حاکم باشد.
 بسیاری اشتغالات بر اساس مدل ، مطالعه و بررسی شده و نظارتهای درست و مناسب دارد و بر اساس روشهای درست  ودانش بنیان  و تکنولوژی ،مسائل مهم اجتماعی ساحل نشینان را برطرف کنیم.
زمان مدیریت بنده مدیرکل یزد از من ماهی برای پرورش بچه ماهی (فیل ماهی ) درخواست کرد.  بعد از ده سال بازدید کردیم و ماهی ها را با وزن های 50-70 کیلو گرم پرورش داده بودند . هم اکنون ما به سمت پرورش ماهیان خاویاری پیش می رویم .